تحلیل روایت (Narrative analysis) یکی از انواع روش تحقیق کیفی است که برای مطالعه یک پدیده براساس روایتهای مرتبط با آن استفاده میشود. نظریه روایت با توسعه ابزارها و مفاهیم نو تالش کرده است الگوی روانی و معنای زندگی انسان را تجدید حیات بخشد. از چشمانداز روایت، شخصیت با زمینهای اجتماعی- فرهنگی گره میخورد و با مؤلفههایی چون هدفمندی، پیچیدگی، بافتگرایی و ذهنیت تعریف میشود.
مطالعه کنید: انجام پایان نامه مدیریت
روایت به منزله امری زبانی، کانون توجه رشتههای مختلف فلسفی، ادبی، زبانشناسی و روانشناسی قرار گرفته است. مرکز ثقل روایت، استعاره است. استعاره فرد به عنوان نمایشنامه نویس و راوی در قلب حوزه روانشناسی روایی قرار دارد و اهمیت آن تا به جایی است که مفهوم هویت روایی در حوزه روایت و هویت، مفهومی آشنا و بدیهی است. امروزه رویکرد و نظریه روایت به جایجای روانشناسی راه یافته و پژوهشهای متنوع و وسیعی را به خود اختصاص داده و بیش از هر چیزی در حوزه روششناسی علمی مورد توجه قرار گرفته است.
مطالعه کنید: کدگذاری نظری
هدف از مقاله حاضر، معرفی روشهای گوناگون کمی و کیفی در تجزیه و تحلیل دادههای روایتی است. همچنین تأکید بر گامهای مختلف تحلیل کمی و برقراری پایایی در تحقیق کیفی است. بدین منظور نخست به کلیاتی در باب روایت پرداخته شده، سپس روششناسی پژوهشهای روایی به طور مشروح بیان شده است. در این چارچوب با ایجاد تمایز میان روشهای تجزیه و تحلیل کمی و کیفی روایت، روشهای مختلف تحلیل کمی و کدگذاری دادهی روایی معرفی شده است.
مطالعه کنید: انجام مقاله
تعریف تحلیل روایت
روایت شناسی یا علم عمل روایت شاخهای علمی است که فنون و ساختارهایی روایی را که در داستانها متجلی شده مطالعه میکند؛ این علم، فنون درونی یک روایت را که خودش از داستانی نقل شده تشکیل شده است بررسی میکند. در واقع، مطالعه گفتمان روایت سعی دارد اصول مشترک تشکیل دهنده متون را نشان دهد، اصولی که سعی دارند جهان گستر و فراگیر باشند، بدین ترتیب تلاش بر این است تا روابط ممکن بین عناصر سه تایی، یعنی داستان، روایت و عمل روایت دیده شود.
مطالعه کنید: متغیر مداخله گر
این روابط در دل چهار مقوله اساسی یعنی وجه، موقعیت رواییه، سطح و زمان دیده میشود و هدف روایت شناسی مطالعهای مقولهها و روابط بین آنهاست. میتوانیم گفتمان یا خود متن روایی را روایت نام گذاری کنیم و کنش روایی تولید کننده و در امعنایی وسیع تر، مجموعه وضعیت واقعی یا تخیلیای را که عمل روایی در آن قرار میگیرد، عمل روایت بنامیم.
مطالعه کنید: پژوهش بنیادی
در کتاب فیگور و در بخش «گفتمان روایت» ژراژ ژنت پایه روانشناسی اش را بر تمایز تمایز بین داستان، روایت و عمل روایت بنا نهاد و تلاش کرد تعریف روشنی از این سه نمود واقعیت روایی ارائه دهد:
«پس، برای جلوگیری از هر آشفتگی و تردید زبانی، از همین حالا بر خود لازم میدانیم که به کمک واژگان تک معناه هر یک از این سه نمود واقعیت روایی را مشخص نماییم. پیشنهاد میدهم مدلول یا محتوای روایی را داستان بنامیم»
مطالعه کنید: فرضیه
مراحل تحلیل روایی
همانند هر روش شناسی کیفی مبنا، رویکرد روایی هم نیازمند سرمایه گذاری عظیم زمان و منابع است. مراحل انجام تحقیق روایی به صورت زیر است:
- گردآوری دادهها
- به نوشتار درآوردن دادهها (در صورت لزوم)
- ایجاد نظام کدگذاری
- آموزش به کدگذاران
- کدگذاری دادهها
مطالعه کنید: بیانیه پایان نامه
منابع گردآوری دادهها در تحلیل روایی
دادههای روایی همچون انواع مختلف داستان با روش های متفاوتی جمع آوری می شوند از جمله مصاحبه های نیمه ساخت یافته، زمینه یابی های نوشتنی، زمینه یابی های کامپیوتری، مکالمات نوشتاری شده، روش های قوم نگاری و زمینه های کاربردی مانند درمان همانند تمامی تحقیقات، مالحظات برای جمع آوری داده در مطالعات روایی بستگی به سؤال خاص تحقیق و طرح مطالعه دارد.
مطالعه کنید: نمونه گیری گلوله برفی
شرکت کنندگان می توانند داستان های خود را روی کاغذ بنویسند، تایپ کنند یا به صورت شفاهی در مصاحبه بیان کنند. انتخاب روش نیازمند دقت است و به سؤال تحقیق و نوع خاطرات مورد نظر بستگی دارد. صرف نظر از روش بیان داستان ها، دادهی روایی باید در آزمایشگاه یا شرایط پایش شده جع آوری گردد تا دادهای با کیفیت حاصل شود.
مطالعه کنید: اصول اخلاقی پژوهش
روش کدگذاری
در این بخش به روشهای کمی نمودن داده کیفی با استفاده از روش کدگذاری در تحلیل کمی روایت میپردازیم. برقراری پایایی در تحقیق کمی و روش کدگذاری از الزامات این روش تحلیل است که مطابق با سنت اثباتگرایی است. بیطرفی، مالزم و ذاتی تعریف پایایی است. زیرا به حقیقتی بنیادین اشاره دارد که توسط ارزیاب/های مختلف و آموزش/ دیده، ارزیابی و تعیین شده است.
مطالعه کنید: قلمرو پژوهش
تحلیل یک فرد از داده کیفی عموماً باید توسط تحلیلگری دیگر که او هم با سؤال و فرآیند تحقیق آشناست به دست آید. به عبارت دیگر، پدیده مورد نظر مستقل از کدگذاران وجود خارجی دارد و این نشانگر ثبات و تکرارپذیری پژوهش و از اصول روش تحلیل کمی است. هر چند این رویکرد در مسیر اصلی پژوهش های روانشناختی سابقه پذیرش و کاربرد طوالنی دارد اما از سوی پژوهشگران با رویکردهای کیفی وابسته به پارادیم سازهگرایی به شدت مورد انتقاد واقع شده است.
مطالعه کنید: روایی واگرا
برای از میان برداشتن دوگانگی میان تحقیق کمی و کیفی، تضاد میان این دو روش را از میان برداشته و یکپارچگی دو روش را ضامن درکی عمیقتر و خردمندانهتر از پدیدههای روانشناختی مورد پژوهش میدان.
مطالعه کنید: دیمتل
فرآیند کدگذاری
تعیین واحد تحلیل. برقراری پایایی در طول تحقیق انجام میگیرد و بیشتر حاصل یک فرآیند است و نه محصول و نتیجه تحقیق که در قالب ضریبی واحد در بخش روششناسی پژوهش آمده باشد. نخستین قدم در این فرآیند تعیین واحد تحلیل یا همان بخشهایی از داده کیفی است که کد به آنها اختصاص داده خواهد شد.
مطالعه کنید: روایی همگرا
همان طور که پیشتر آمد، واحد کدگذاری در تحلیل کد رهایش یک صحنه است. مثال دیگر این که یک مجموعه داده فرضی متشکل از سه خاطره درباره خود میتواند در قالب سه واحد تحلیل متفاوت کدگذاری شود.
- فرد، کدها در طول خاطرات اعمال میشوند.
- خاطره، هر خاطرهای جداگانه مجموعه کد خود را میگیرد.
- بخش به خصوص و تعریف شدهای از متن (کلمات، عبارات، جمالت)
مطالعه کنید: پایایی ترکیبی
هر انتخابی که باشد، مشخص بودن واحد تحلیل از نخست الزامی است زیرا متضمن سازگاری فرآیند کدگذاری با سؤالهای تحقیق و امکانپذیری تحلیل است. وضع نظامنامه کدگذاری. بنا کردن نظام کدگذاری از برجستهترین چالشها در فرآیند تحلیل روایت است. سه رویکرد اصلی در راستای این مهم قابل اجرا میباشد:
مطالعه کنید: رساله دکتری
- استفاده از یک سیستم کدگذاری از پیش موجود، مانند نظامهای کدگذاری پایای مک آدامز اعم از رهایش، هبوط و …
- تغییر یک سیستم کدگذاری موجود
- خلق نظامنامه کدگذاری جدید
جمع بندی بحث
پژوهشگران ریشههای تحول هویت روایی را در سرچشمههای نخستینش یعنی مکالمات والدین و فرزندان کوچکشان تا طرز بیان استراتژیهای پیچیده ساخت معنا در داستانهای فردی که در نوجوانی و سالهای جوانی روایت می شوند، جستوجو کرده اند.
مطالعه کنید: تحلیل عاملی تاییدی
هرچند داستان زندگی پدیدهای فردی مینماید اما چنین به نظر میرسد که فرهنگهای مختلف فهرست های متفاوتی از تصاویر، درون مایهها، و طرحهای متفاوتی را برای ساخت هویت روایی عرضه می دارند و افراد هریک از این فرهنگ ها این شکل های روایی را در قالب داستان های خود تغییر و تحول می دهند. تحلیل روایت و روایت گران حتی از دوران کودکی از میان این فهرست، شکلهای داستانی را که به خوبی تجربه شخصی آنان را در برمی گیرد، انتخاب کرده و بیرون می کشند.
مطالعه کنید: پرسشنامه محقق ساخته
پژوهشگران این فهرست را کالن روایت مینامند. در بحث تحلیل روایت کلاً روایتها داستان های مشترک فرهنگی هستند که در باب فرهنگشان توضیح میدهند. آنها بخشی از ساختار جامعهاند که افراد را در مسیر خوب بودن و خوب زندگی کردن در جامعه هدایت میکنند. همانطور که افراد روایات فردی خود را می سازند، با این کالن روایات مواجه شده و آنها را درونی میکنند.
مطالعه کنید: روایی صوری
این روایتهای کالن داستان زندگی افراد (منظور روایات فردی) نیستند، بلکه داستان های وسیع مختص به فرهنگاند که در دسترس افراد جامعه قرار می گیرند تا به طور بالقوه، هم هشیار و هم ناهشیار درونی و حفظشان نمایند. مفهوم روایت به عنوان چارچوبی برای درک فصل مشترک خود و جامعه معرفی شده است.